ررخنه میکند در چشمانم
جمعه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۵۰ ق.ظ
حس میکنم کسی چشمانم را از دو جهتِ مخالف میکشد
تار و پودِ قرنیه ام از هم جدا می شوند ،
سیاهی ـست که میگیرد دنیایم را ...
غرق میشوم در یک هیچِ بی منتهی
رقصِ افکارِ ناپایدار در جلویِ چشمم فراهم میکند دوایر سرگیجه را ...
اسید میشود بدنم ، روحم را درونِ خود حل میکند !
غرق میشوم در یک هیچِ بی منتهی
کوچک میشوم درونِ هر سرگذشتی محو میشوم
کسان سرم را از چندین جهت مورد حمله و فشار خود قرار میدهند ! انگار بخواهند هر انعکاسِ منتشر شده ای را به درون سرم بازگردانند ... من درد میشوم !
غوطه ور در سیاهِ شب ، آویزان از جهانِ خودم ،
در یک هیچِ بی منتهی ، من غرق میشوم ...
این یک پایان هست دِلا !
من در سیاهی بی کران به پایان میرسم ...
۹۶/۰۱/۱۱
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.