درونِ چشمانش

درون مغزی های یک ذهن آشقته

درونِ چشمانش

درون مغزی های یک ذهن آشقته

درونِ چشمانش

درونِ چشمانش غمی بود انگار ،
همان لحظه که نگاهش میکردی میمرد !
ظریف ، نازک ، شکستنی ...

پیام های کوتاه
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۶ , ۲۰:۵۱
    =))
  • ۴ ارديبهشت ۹۶ , ۲۲:۲۳
    Or ...
  • ۲۵ بهمن ۹۵ , ۰۸:۲۶
    برفی
آخرین نظرات
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۴۳ - محمد روشنیان
    :)
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۶، ۲۱:۱۰ - قالب بلاگ رضا
    چرا؟

نکند دل کندنت تیرِ خلاص را بزند.!

پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۴ ب.ظ

نکند پر بشوی سینه ی من.،  

نکند بغل کنی سیاهی را....

نکند دل بکنی از همه ی رویا ها

نکند غرق بشوی توی تباهی ها.... 


نکند ، نکند تیره شوی گم بشوی تویِ خودت

یادت برود روشنایی ها را ، آرزوها را ، دوست داشتنی ها را ...


نکند رخنه کند در دلت ایمانت شک :)


نکند این نکند ها دور و ورت را گیرند

نکند تمام شود.، تمام شوی.، تمام شود.، 


از اول هم اُنسی با برنامه های از پیش تعیین شده نداشتم.! 

میشود گفت خیلی بد بهم میریزم با یک آشفتگیِ کوچک

آنقدر که اعصابم فرو می‌ریزد 

احساساتم تحلیل میرود

و کل افکارم در هم میپیچند

سخت میشوم ، در کل آدم دلچسبی نمیشوم

خیلی بد میشود که همه چیز مطابق میل شما پیش نمیرود

ولی بیش تر از آن بد ، وضعیت روحیِ من است بعد این ناگهان اتفاق ها.! 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۳۰
Llámame Vida ❄

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی