درونِ چشمانش

درون مغزی های یک ذهن آشقته

درونِ چشمانش

درون مغزی های یک ذهن آشقته

درونِ چشمانش

درونِ چشمانش غمی بود انگار ،
همان لحظه که نگاهش میکردی میمرد !
ظریف ، نازک ، شکستنی ...

پیام های کوتاه
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۶ , ۲۰:۵۱
    =))
  • ۴ ارديبهشت ۹۶ , ۲۲:۲۳
    Or ...
  • ۲۵ بهمن ۹۵ , ۰۸:۲۶
    برفی
آخرین نظرات
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۴۳ - محمد روشنیان
    :)
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۶، ۲۱:۱۰ - قالب بلاگ رضا
    چرا؟

گاوش ! [ با همان اموجی همیشگی که دوستان میدانند ]

سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۳۵ ب.ظ

همش داشتم فکر میکردم یه چیزی تو بلاگم بنویسم حتما . همین که یه راه ارتباط با دنیای مجازی پیدا کردم از سرم پرید !

دست انداختم بگیرمش ، دستم به نوک بالش خورد ...

پاشدم برم دنبالش سرعتش به سرعت نور رسید ... نفس کم آوردم !


خلاصه که ,

گر بخواهم تکیه کنم ،  شانه شدن را بلدی ؟

:|

...

هفته تا برسه به جمعه کلی کـــــــــــــــشــــــــــــ میــاد ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۱۲
Llámame Vida ❄

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی